به گزارش آشکار، تهران امروز با پایتخت ۶۶ سال پیش فاصلهای نجومی دارد، اما در دل آن تهران قدیمی، تفریح و شادی با تمام سادگیاش جریان داشت. از استاد بلبل معرکهگیر گرفته تا کافههای بیسترو و چرخوفلکهای چوبی… این گزارش میدانی تاریخی، نگاهی عمیق به سبک زندگی، عادات و هزینهکرد تهرانیها در یک جمعه فروردینماه ۱۳۳۸ دارد.
تهران، شهر تضادها؛ وقتی جمعه بوی زندگی میداد
پایتخت ایران، شهری که در آن کاخها و زاغهها همسایهاند و ژندهپوشان و شیکپوشان بیتعارف کنار هم سوار اتوبوس میشوند، در ۲۷ فروردین ۱۳۳۸ یک روز خاص را تجربه کرد. خبرنگاری از مجله اطلاعات هفتگی، در آن روز جمعه دل به دل کوچههای تهران سپرد تا گزارشی میدانی از تفریحات پایتختنشینان تهیه کند؛ روایتی زنده، جزئی و بینظیر از آنچه تهرانیها در تعطیلی آخر هفتهشان انجام میدادند.
بیشتر بدانید:
تهران ۱۳۳۸ شهری پر از تضاد بود؛ از قهوهخانه تا کاباره
گزارش میدانی، رازهایی از زندگی روزمره تهرانیها فاش کرد
جمعهها، روز پرسهزدن و دلسپردن به سادهترین شادیها
معرکهگیرها، نقالها و چرخوفلکها قلب تپنده جنوب شهر بودند
تفریحات تهرانیها نشان از ولخرجی در عین تنگدستی داشت
پیادهروی، تفریح رایگان اما محبوب
در روزگاری که تاکسی و اتوبوس فقط برای رفتوآمدهای کاری بودند، جمعهها فرصتی برای پیادهروی، ورزش و صرفهجویی در هزینهها بود. خیابانهای خلوت، صدای بوق کمتر و هوایی که بوی بهار میداد، مردم را به دل کوچهها میکشاند تا بیهیچ هزینهای از شهر لذت ببرند.
معرکهگیرها، ستارههای جنوب شهر
میدان ثریا، انتهای خیابان گرگان. جایی که استاد بلبل با مارهای بیدندان و موش خرماهای جنگجو مردم را گرد خود جمع میکرد. او در روز جمعه با شش اجرا و درآمدی معادل ۶۰ تومان، یکی از پرفروشترین چهرههای سرگرمی خیابانی محسوب میشد. طبق آمار، تنها در همین قالب، مردم تهران حدود ۴۸ هزار ریال خرج میکردند.
فالگیرها و چرخوفلکها؛ سرگرمیهای خردهخرجی اما محبوب
از زنان کولی فالفروش تا چرخوفلکهایی که محلات جنوب و غرب را زینت میدادند، همه نشانهای از تلاش مردم برای ساختن شادی در حد وسع مالیشان بودند. کودکان برای یک نوبت سوار شدن ۱ ریال پرداخت میکردند، اما جمع رقمها چیزی حدود ۱۰ هزار ریال در روز جمعه بود.
قهوهخانهها، نقالها و دیشلمه؛ آیین اصیل جمعه ایرانی
با چای قندپهلو، دیشلمه و داستانهای حماسی رستم و سهراب، قهوهخانهها قلب تپنده فرهنگ و تفریح جمعهها بودند. اگرچه نقالها درآمد چندانی نداشتند، اما قهوهخانهها مجموعاً در یک روز تعطیل حدود ۳.۶ میلیون ریال فروش داشتند.
بیشتر بخوانید:
استاد بلبل، نماد تفریح خیابانی با درآمد ۶۰ تومانی در روز
مردم تهرانی، ۲۴ هزار تومان به فالگیرها پرداخت میکردند
چرخوفلکها چرخ زندگی کودکان جنوب شهر را میچرخاندند
قهوهخانهها محل گردهمایی، سرگرمی و نقالخوانی بودند
بیش از ۱۲۰۰ قهوهخانه با فروش بالای ۳ میلیون ریال در جمعهها
کافهها، کابارهها و ولخرجی مدرن تهرانیها
کافههای مدرن و اغذیهفروشیهای اروپاییطور در خیابانهایی چون لالهزارنو جان میگرفتند. فروش روزانه این کافهها در روز جمعه به ۷.۵ میلیون ریال میرسید. شبها نیز کابارههای شبانه، با ارکسترهای زنده، رقاصههای فرنگی و خوانندههایی با لقب «بلبل شرق» پذیرای ولخرجترین مشتریان بودند؛ جایی که مجموع پول خرجشده در یک شب جمعه به ۴۰۵ هزار ریال میرسید.
سینما و تماشاخانه؛ صندلیهایی که لبخند میآوردند
۵۲ سینمای تهران با ۳۱۲ سانس نمایش و ۱۲۵ هزار مخاطب در یک روز، حدود ۲.۵ میلیون ریال درآمد داشتند. در کنار آنها، ۹ تماشاخانه با ۱۴۴ هزار ریال فروش، فرهنگ و سرگرمی را به مردم هدیه میدادند.
شمیرانات، شهرری و ماشین دودی؛ تفریح خارج شهری پایتختنشینان
با آغاز فصل گرما، شمیرانات و شهرری پر میشد از تهرانیهایی که برای دوری از شلوغی شهر به دل طبیعت میزدند. تنها کرایه رفتوآمد این جمعیت پنج هزار نفری، یک میلیون ریال بود. برخی هم از فرصت برای عشقبازی، شکار عاشقانه و حتی قاپبازی و شرطبندی خروسجنگی استفاده میکردند!
تهرانِ ۱۳۳۸، اگرچه هنوز مدرن نشده بود، اما روح زندگی در آن جاری بود. مردم، هرچند با درآمدهای پایین، جمعهشان را رنگی میکردند. از نقالخوانی تا سینما و کاباره، تفریح بخش مهمی از هویت پایتختنشینان بود. آماری حیرتآور از مخارج مردم در تفریحات، حاکی از آن است که تهرانیها، حتی در روزگار تنگدستی، ولخرجترین مردم خاورمیانه بودند!
دانستنیها:
تهرانیها در یک جمعه حدود ۲.۵ میلیون تومان خرج تفریح میکردند
تفریح در تهران ۱۳۳۸ ترکیبی از سنت، مدرنیته و خیالپردازی بود
کافهها و کابارهها نماد تغییر ذائقه فرهنگی نسل جوان بودند
نقالخوانی، خروسجنگی و قاپبازی همچنان میان مردم رایج بود
گزارش حاضر سندی کمنظیر از سبک زندگی پایتخت در اواخر دهه ۳۰ است
انتهای پیام/