✍️ سرمقاله |
واژهها، جغرافیای ذهناند
رسانه با تغییر واژهها ذهن ما را تغییر میدهد. فرزندآوری قربانی تغییر ادراکهاست، نه فقط اقتصاد. باید جنگ شناختی را جدی گرفت.
✍️ سرمقاله |
رسانه با تغییر واژهها ذهن ما را تغییر میدهد. فرزندآوری قربانی تغییر ادراکهاست، نه فقط اقتصاد. باید جنگ شناختی را جدی گرفت.
به گزارش آشکار، مصطفی هدایی در یادداشتی نوشت: در جهان جنگ شناختی، رسانهها بهجای سلاح، از واژهها بهره میگیرند. این نبرد خاموش، معنای مادری و فرزند را بازنویسی میکند.
بیشتر بدانیم:
- هر واژه، یک پیام عاطفی پنهان دارد
- رسانه، ذهن را معماری میکند؛ نه فقط اطلاع میدهد
- فرزند، قربانی مینگذاری ذهنی ماست
جنگها دیگر صرفاً نبردی بر سر خاک و منابع نیستند؛ امروزه نبرد اصلی، بر سر مرزهای ذهن و معنا در جریان است. در این میدان خاموش، واژهها اسلحهاند و رسانهها میدانداران نبرد.
دکتر نواب همتیان، استاد علوم شناختی، در سخنرانی روشنگرانه خود، واژه را نه یک ابزار ساده زبانی، بلکه عامل تشکیلدهنده ادراک اجتماعی معرفی کرد. او با تحلیلی هوشمندانه نشان داد که چگونه تغییر تدریجی واژگان، باور و احساس ما نسبت به پدیدههایی چون فرزندآوری را متحول میسازد.
وقتی بیبیسی واژه «سقط جنین» را به «پایان ایمن بارداری ناخواسته» تغییر میدهد، ما صرفاً با یک بازی زبانی روبهرو نیستیم. این، عملیات مهندسی ذهن است.
واژهها حامل بار معناییاند؛ «سقط» مفهومی منفی، خشونتبار و گناهآلود دارد، در حالیکه «پایان ایمن» با آرامش، امنیت و حق انتخاب همنشین شده است. همین تغییر، احساس گناه را به احساس حق بدل میکند. این یعنی تغییر در احساس، قضاوت و رفتار مخاطب.
درک ما از مفاهیم اجتماعی چون مادری، پدری، ازدواج و فرزندآوری، محصول انگارههای ذهنی بلندمدت است. دکتر همتیان این انگارهها را حاصل دههها روایتهای رسانهای، تجربههای شخصی و الگوهای فرهنگی دانست.
وقتی تصویر فرزند از «نعمت» به «سربار» تغییر میکند، نه سیاست شکست خورده، بلکه مدیریت معنا شکست خورده است. گرههای ذهنی کوچکی مثل:
«بچه خرج دارد»،
«اندامم خراب میشود»،
«تفریحم کم میشود»
همگی مینهایی هستند در زمین ذهن مخاطب.
تا این مینها خنثی نشوند، هیچ روایت مثبتی قابل کشت نخواهد بود.
بیشتر بخوانیم:
- بیبیسی با حذف سقط، احساس گناه را پاک میکند
- هیچ ذهنی در میدان مین، زادآور نیست
- ادراک، مهمتر از اقتصاد است
دکتر همتیان میگوید: «فرزندآوری قبل از رحم، در ذهن اتفاق میافتد.» این گزاره، جوهره فهم ما از بحران جمعیت است. باید بهجای تمرکز صرف بر مشوقهای اقتصادی، به بازسازی انگارههای ذهنی بپردازیم.
این انگارهها چگونه بازسازی میشوند؟ با حضور پررنگ روایتهای موفق، مادران زیبا، خانوادههای شاد، پدران همراه در قاب رسانه.
انتهای پیام/