«آشکار» گزارش میدهد؛
فرشتهها ویلچر هدیه دادند؛ مدرسهای که کرامت را معنا کرد
محبوبه هدایی، مربی پرورشی دبستان شهیدان اسلام، از مراسمی میگوید که در آن کودکان با دلهای بزرگ، ویلچر اهدا کردند؛ نمادی از کرامت رضوی.

«آشکار» گزارش میدهد؛
محبوبه هدایی، مربی پرورشی دبستان شهیدان اسلام، از مراسمی میگوید که در آن کودکان با دلهای بزرگ، ویلچر اهدا کردند؛ نمادی از کرامت رضوی.
به گزارش آشکار، مراسمی باشکوه در دبستان شهیدان اسلام برگزار شد؛ جایی که کودکان با دستان کوچک اما دلهایی بزرگ، گامهای مهربانی برداشتند.
خبرنگار آشکار برای اطلاع بیشتر مخاطبان از جزئیات این مراسم با محبوبه هدایی، مربی پرورشی دبستان شهیدان اسلام به گفتوگو نشست که در ادامه ماحصل این گپ و گفت را با هم میخوانی:
آشکار: خانم هدایی عزیز، لطفاً از حال و هوای امروز مدرسه برایمان بگویید. فضای امروز چه رنگ و بویی داشت؟
محبوبه هدایی: امروز مدرسهمان شبیه یک صحنه بهشتی بود. همهچیز رنگ مهربانی داشت. دانشآموزان، معلمان و حتی دیوارهای مدرسه لبخند میزدند. در روزهایی که معطر به ولادت امام رضا (ع) است، بچههای ما درس بزرگ انساندوستی را به زیباترین شکل ممکن به نمایش گذاشتند.
آشکار: ایده اهدای ویلچر از کجا شکل گرفت و چه پیامی در دل این اقدام نهفته بود؟
هدایی: از مدتی پیش دغدغهای در ذهنمان بود که چطور میتوانیم دانشآموزان را بهسمت مشارکت مؤثر اجتماعی و مهربانی عملی سوق دهیم. اهدای ویلچر، صرفاً یک کمک فیزیکی نبود؛ این یک پیام بود. پیامی از سوی کودکانی کوچک، اما با قلبهایی بزرگ. ما میخواستیم بگوییم: توانایی، فقط حرکت با پا نیست؛ گاهی، حرکت با دل است. ویلچرها بهانه بودند برای به جریان انداختن موجی از همدلی.
بیشتر بدانید:
محبوبه هدایی: ویلچرها تنها یک ابزار نبودند، آنها پیامآور عشق و همدلی بودند
دانشآموزان یاد گرفتند که حتی یک کودک هم میتواند جهان را زیباتر کند
دهه کرامت، فرصت طلایی برای تربیت دلهای مهربان و آگاه
آشکار: این مراسم چه ارتباطی با دهه کرامت و مناسبتهای مذهبی اخیر دارد؟
هدایی: دهه کرامت، دههای است برای تمرین عشق، بخشش و خدمت. امام رضا (ع) مظهر رأفت و کرامتاند. ما خواستیم یاد بگیریم از بزرگمردی که به یتیمان و نیازمندان با عشق مینگریست. همچنین، در روزهای بعد از بزرگداشت روز معلم هستیم؛ کسانی که بذر انسانیت را در دل کودکان میکارند. این حرکت، میوهای بود از آن بذرها.
آشکار: واکنش دانشآموزان چطور بود؟ آیا درک درستی از عمق این اقدام داشتند؟
هدایی: باور کنید اشک در چشمانم جمع شد وقتی دیدم بعضی از بچهها از پول توجیبیشان برای مشارکت در تهیه ویلچر گذشتند. آنها حس کردند که میتوانند اثرگذار باشند. این برایشان تجربهای شد که تا پایان عمر فراموش نخواهند کرد. یکی از بچهها گفت: «خانم، کاش میشد هر ماه برای کسی کاری کنیم!» همین جمله برای من، ارزش هزار سخنرانی را داشت.
آشکار: در این مسیر، با چه چالشهایی روبرو بودید و چه چیزی باعث شد ادامه دهید؟
هدایی: قطعاً محدودیت منابع، زمان کم، و هماهنگیهای اجرایی چالشهایی بودند. اما شور بچهها و ایمان به کارمان، ما را جلو برد. حمایت خانوادهها و کادر مدرسه واقعاً ستودنی بود. ما فهمیدیم که وقتی نیتها پاک باشد، راهها باز میشوند.
آشکار: در پایان، اگر پیامی برای مخاطبان این مصاحبه داشته باشید، چه میگویید؟
هدایی: امروز ما یک حقیقت ساده را زندگی کردیم: «مهربانی، از دل آغاز میشود.» بهجای آنکه منتظر شرایط ایدهآل باشیم، از همین امروز و همینجا شروع کنیم. دنیا با کارهای بزرگ تغییر نمیکند؛ با دلهای بزرگ تغییر میکند. و دلهای بزرگ، همین کودکان ما هستند.
این مصاحبه تنها شرح یک مراسم نیست؛ پژواک یک نهضت فرهنگی است که از مدرسهای در دل تهران آغاز شد و امید است تا جان جهان را به تپش همدلی وا دارد.
انتهای پیام/