در جنگهای شناختی قرن ۲۱، امید نه یک احساس، بلکه اسلحهای راهبردی است
ایستاده با امید
پمپاژ امید در شرایط بحرانی، راهبردی الهی و علمی برای پیروزی روانی ملتهاست؛ از نگاه دین و روانشناسی، امید ستون مقاومت و روح جامعه است.

در جنگهای شناختی قرن ۲۱، امید نه یک احساس، بلکه اسلحهای راهبردی است
پمپاژ امید در شرایط بحرانی، راهبردی الهی و علمی برای پیروزی روانی ملتهاست؛ از نگاه دین و روانشناسی، امید ستون مقاومت و روح جامعه است.
به گزارش آشکار، حجتالاسلام میلاد صالحی در یادداشتی نوشت: وقتی تیر ترکش روایتهای تحریفگر دشمن، ذهنها را نشانه میرود، پمپاژ امید در جامعه به قدر جهاد در میدان واجب میشود.
در میدان جنگهای امروز، تیر خلاص نه از لوله تفنگ، که از دهان رسانهها شلیک میشود؛ و سپر این تیر، امید است.
در روزگاری که دشمن دیگر با تانک و موشک نمیتازد بلکه با شایعه و تحلیلهای مخرب، ذهنها را اشغال میکند، امید نه یک توصیه روانشناسی بلکه یک راهبرد مقاومت است. تاریخ انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس پر است از لحظاتی که با دمیدن نسیم امید، توازن جنگ به نفع جبهه حق تغییر یافت. امروز نیز چنین است؛ «امید» باید پمپاژ شود.
طبق یافتههای روانشناسی مثبتنگر، انسانِ امیدوار در مواجهه با تهدید، نه تنها کمتر دچار فروپاشی روانی میشود، بلکه بهتر میجنگد، بهتر میسازد و بهتر رنج را تاب میآورد. در دل بحران، آنکه تصویر روشنی از آینده دارد، نمیشکند. امید یعنی جلب توانمندیهای نهفته؛ و در سطح جمعی، یعنی انرژی ملی برای «مقاومت فعال».
در قرآن، وعدههای گشایش الهی پس از سختیها، تکرار شده است. سوره شرح، بهصراحت میگوید:
«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا»
و این نه یک جمله شاعرانه بلکه فرمول تحولی است.
پیامبران الهی نیز، دقیقاً در اوج تهدید، بشارت میدادند. حضرت محمد(ص)، در محاصره مدینه، خبر فتح روم و ایران را داد. امام حسین(ع)، در ظهر عاشورا، از «فوز عظیم» سخن گفت. چرا؟ چون مؤمن، حتی مرگ را هم مانع نمیبیند. و این یعنی «امید دینی» با «ایمان به غیب» گره خورده است.
شکست نهایی از جایی آغاز میشود که ملتی دست از امید بردارد. دشمن این را بهتر از ما میداند و جنگ شناختی را برای «یأسآفرینی» طراحی کرده است. چرا دشمن بودجههای کلان صرف رسانههای فارسیزبان میکند؟ چرا به شایعه و تحلیلهای مخرب تکیه دارد؟ چون میداند مردم ناامید، انقلابی نمیمانند.
اگر امید را چون دارویی حیاتی در نظر بگیریم، نخبگان اجتماعی و فرهنگی، همان طبیبهای جامعهاند. آنان که قلم، میکروفون، منبر یا کلاس دارند، باید آگاه باشند که هر جمله، یا جامعه را بالا میبرد یا فرو میریزد.
مبنای ما، آیهای روشن است:
«وَ لَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ»
و این روح الهی همان بذر امید است؛ که در زمین فهم و باور مردم کاشته میشود.
قطعنامهها، تحریمها، عملیات روانی، تهدیدات نظامی، همه برای یک هدف است: تخلیه روانی ملت ایران. اما اگر قلبها مملو از امید به ظهور، امید به پیشرفت و باور به مسیر باشد، هیچ تحریمی اثر نمیگذارد. مقاومت یعنی ایستادن با امید، نه فقط جنگیدن با دشمن.
در روزگار ما، امید تنها یک احساس نیست؛ یک مسئولیت است.
باید همانطور که در میدان جنگ، آذوقه و تجهیزات میرسانند، به جامعه «امید» برسانیم. این امید، نه شعار است، نه خوشبینی سادهدلانه؛ بلکه ایمان به آیندهایست که در پرتو مقاومت، رقم خواهد خورد.
انتهای پیام/